به گزارش مشرق، حمید داود آبادی نویسنده دفاع مقدس، تصویری از زمان ۸ سال دفاع مقدس و مطلبی با عنوان "خواب من چپه؟!" را منتشر کرد که در ادامه میآید:
خواب من چپه؟! اواخر دی ۱۳۶۵
جبهه مهران–ارتفاعات قلاویزان
یک شب خواب جالبی برای"سیدمجید طحانی" مسئول دسته و دومعاون او "ستار امینی" و"محمد جوهری" دیدم. به اصرار طحانی، خواب را برایشان تعریف کردم: "همه نیروها تجهیزات بسته، آماده حرکت به سوی خط مقدم بودند.
وانتهای تویوتا، پشتسر یکدیگر منتظر سوار شدن نیروها بودند که ناگهان غرش هواپیما همه را هراسان به هرسو دواند. من هم به طرف تپهای رفتم که در سوی دیگر جاده بود. ناگهان راکتی به ماشینی که شما بر آن سوار بودید اصابت کرد و هر سه نفرتان (جوهری، طحانی، امینی) داغان شدید." جوهری خندید و گفت: مگه اینکه توی خواب ببینی.
گفتم: حالا صبر کن، میبینیم. اگه سه تاییتون داغون نشدید و دسته یتیم نشد، هرچی خواستی به من بگو.
عصر دوشنبه ۶ بهمن
عملیات کربلای ۵
شلمچه-سه راه مرگ
جوهری باعصبانیت به طرف سنگرما آمد.چهرهاش برافروخته و سرخ بود. به من که رسید، با دادوفریاد گفت: -بگم ایشاالله خدا چیکارت کنه. آخه اون چه خوابی بود واسه مادیدی لامصب؟
قضیه را که جویا شدم، گفت:
-با طحانی و امینی توی سنگر نشسته بودیم و صحبت میکردیم. خواستیم بریم خاکریز عقبی که طحانی به شوخی گفت: "بالاغیرتاً چندمتر از همدیگه فاصله بگیریم تا خواب داودآبادی تعبیر نشه."
هنوز چندقدمی نرفته بودیم که یه خمپاره صاف خورد بغلمون. من چیزیم نشد، ولی طحانی دستش ترکش خورد و امینی هم یه ترکش خورد توی پهلوش.
برای اینکه کم نیاورم، با خندهای تلخ گفتم: -ناراحت نباش. اون از طحانی و امینی، ولی تو هم باید یه چیزیت بشه. یادته بهت گفتم دسته یتیم میشه؟ حالا صبر کن نوبت تو هم میرسه.
باعصبانیت گفت: "ایشاالله یه خمپاره ۶۰ بیاد توی سنگرتون و عمل نکنه، ولی صاف بخوره توی کله¬ تو یکی، تادیگه از این خوابا واسه کسی نبینی. دیگه کورخوندی. خواب زن چپه."
و از سنگر بیرون رفت.
ساعتی بعد علی دوان دوان به سنگر آمد. درحالی که باصدای بلند میخندید، گفت: بگو چی شده؟ گفتم: دیگه کی شهید شده؟
گفت: "کسی شهید نشده؛ داشتم میرفتم طرف سنگر پست امداد که دیدم جوهری رو آوردن. یه ترکش خورده بود توی کتفش. گفت که بهت بگم: خدا نکنه دستم بهت برسه لامصب." حالا دیگر جدی جدی دسته یتیم شده بود و هیچکس نبود مسئولیت آن را قبول کند. (ستار امینی متولد ۱۳۴۸، آن لحظه مجروح شد، ولی ترکش به پهلوش خورده و رفته بود توی شکمش و در راه شهید شد. مزار: بهشتزهرا (س) قطعه ۲۹ ردیف ۲۳ شماره ۵)
عکس: سیدمجید طحانی، داودآبادی، محمد جوهری
حمید داودآبادی